محمد صادق محمد صادق ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

تولد یک رویا

به مناسبت 9 ماهگیت ...

1390/11/22 23:20
نویسنده : مامانی
563 بازدید
اشتراک گذاری

9 ماهگی

حالا دیگر تو «نه ماه» داری… و برای خودت «مرام» پیدا کردی و برای ِ من، اینها بیش از دندان در آوردن اسباب ذوق و نماد بزرگ شدن توست. میدانی که حضور یعنی چی؟  «حضور» یعنی چیزی بیش از «بودن» و کاملا محسوس است که تو دیگر در خانه حضور داری ...

از نه ماه گذشته که تنها موجودی محدود و ناتوان بودی، به پسرک بازیگوشی بدل شده ای که گوشه گوشه این خانه قِل می خورد و چرخ میزند. قلمرو دارد و مالکیت را می فهمد ...

ذوق میکنم که مرام داری. اقرار میکنم گاهی لجاجتت کلافه ام میکند اما در خلوت خود که مرور میکنم ، میبینم این لجاجت یعنی «من»، یعنی« مال ِ من»، یعنی« میخواهم»، یعنی«دلم خواست» میفهمم این یعنی بزرگ شدن. بزرگ شدن سخت است … بزرگ شدن درد دارد پسرکـ …گاه درد بزرگ شدن را تو تنها به دوش میکشی، مثل نیش زدن دندان ها، و گاه اطرافیانت مثل ایستان سر «من» هایت، که ما میگوییم لجاجت…

مرام، یعنی مسلک برای زندگی. هیچ وقت آدمهای بی مرام را دوست نداشته ام. زندگی باید بر مبنای یک روش و اسلوب باشد آنچنان که بگویند فلانی اینگونه زندگی می کند و حالا که میگویند محمدصادق فلان ساعت می خوابد، فلان ساعت بیدار می شود، بیدار که می شود زود شیر نمی خورد، این آهنگ را دوست دارد، این کارتون را دوست دارد، کیف میکنم که پسرم مرام دارد… و این اقل مرام است.

پسرم نه ماهگیت مبارک ... ان شاءالله نود ساله شی ... حالا خودمانیم درگوشی بگو ببینم چرا 3 روز است خوب شیر نمی خوری بامرام من ؟؟!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

شیوا
23 بهمن 90 14:28
قربون این گل پسر با مراممممممممم
مامان نفس
23 بهمن 90 17:54
نازنینم سلام الیسا جون تمام مدتی که درگیر انار بودیم تو هم کنارمون بودی خدا گل پسر نازنینتو حفظ کنه و همیشه ارامش و عشق رو هدیه هر روزت کنه خیلی خانمی خیلی دوستت دارم و امیدوارم به زودی زود ببینمت......
زهرا ـ مامان مریم گلی
24 بهمن 90 18:16
سلام عزیز دلممم....کامنتتو تو وبلاگ مامان نفس جون دیدم و اسم محمد صادق منو تا اینجا کشوند...


قربونش برم....این اولین باره یه هم اسم برادرزاده مو تو نت پیدا میکنم...

محمد صادق ما البته متولد 28 شهریور 89 هستش.....


خوشحالم از اشنائیتون....


نوشته هاتونم تا جائی که تونستم خوندم واقعا احساس مادرانه تونو خوب بیان کردین....

مثل خیلی از وبلاگا همش قربون صدقه و ... نیست و همین حقایقه که باعث میشه ادم خط به خطشو با هیجان بخونه....


ببوس این جیگری عمه رو....من همیشه تو این دنیای مجازی خاله بودم و هستم ولی اینبار میخوام واسه این جیگری عمه باشم!اگه اشکالی نداره؟

با اجازه لینکتونم بکنم؟


خیلی خیلی خوشحال خواهد شد محمدصادق که در دنیای مجازی و حتی واقعی عمه دار شود ... چون محمدصادق ما عمه نداره ... من بجای اون می گم : عمه گی می کنی برام ؟

عزیزم از آشنایی با شما بسیار خوشحالم...به امید یک دوستی پایدار . راستی ممنون بابت نظرتون،نظر لطفتونه ...
سعیده
25 بهمن 90 11:06
نه ماهگیت مبارک عزیزممممممم
در ضمن مامانت خیلی قشنگ مینویسه=D


سعیده جون خیلی مهربونی .... روی عزیزت رو ببوس جای من !
مونایی
30 بهمن 90 1:01
9 ماهگی این پسر با مرام مبارک .
آنیتا
30 بهمن 90 9:01
ماشالا چقدر بزرگ شده محمد صادق...واسه خودش مردی شده....خدا حفظش کنه الهی.
لادن
30 بهمن 90 10:44
عزيز دل خاله 9 ماهگيت مبارك
هدی مامان مبین
30 بهمن 90 14:21
قربون عکست برم که با مرامه الیسا عالی مینویسیییییییییییییییییی عالی ببوس روی ماهشو 9ماهگی مبارک
هدی مامان مبین
30 بهمن 90 14:26
الیسا جون برای عکس گذاشتن باید سایز عکست کوچیک بشه و حجمش کم بشه و ....در خیلی موارد باید خیلی کوچیک بشه اندازه این عکسی که گذاشتی ولی من یه راه پیشنهاد میکنم عکست رو به هر اندازه که میخوای کوچیک کن.........بعد با یه سایت اپلود اپلود کن.......بعد ادرس اول رو که کوتاه هم هست کپی کن و تو قسمت عکس گذاشتن ویلاگت........بزن ادرس از اینترنت اولین گزینه.......ادرس تصویر(URLو اون ادرس اولی که تو سایت اپلوده رو اینجا پیست کن و درج رو بزن................ بازم سوال داشتی بپرسسسسسسسسسس
راحله
2 اردیبهشت 91 17:08
ماشالله ماشالله به این پسمل خوشکل و آقا یه اسپند هم واسش دود بدین چشم نخوره
ممنونم که به وبلاگ ما سر زدین...


ممنون...