محمد صادق محمد صادق ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

تولد یک رویا

صدایم کن که صدای تو خوب است ...

1391/3/7 14:11
نویسنده : مامانی
553 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی مـا مـا صدایم می کنی که قلب مادر برایت از جا کنده میشود،که صدای تو صدای خوبیهاست . وقتی با آن قدمهای کوچک و هنوز نااستوارت راه بسویم کج می کنی که لبخند مادر محو نشدنی است ...آغوشت که می کشم قلبم گرم می شود، خانه ات آباد پسرم که با تو مادری میکنم ... دلم برای صدایت تنگ است جان ِ مادر!

محمدصادقم ، شکوفه بهشتم ،نمی دانم که آیا من به این حد بد بودم، که خدا با دادن چون تویی خواست از عمری که بخواب رفت بیدارم کند؟! یا که نه او بیش از اینها مهربان است .... که بی شک حکم دوم بارها و بارها و بسیار پیش از این برایم قطعی شده ولی در مورد اولی اندکی تردید دارم ...

که پسرم خدای سرزمین های پست و بلند گواه است تا به حال قلبم به گرفتاری کسی نخندیده،هیچ گاه نخواستم چیزی فقط و فقط از آن من و خانواده ام باشد،برای روزگار ناخوشی کسی راضی و شاید بی تفاوت هم نشده ام ، هیچ گاه از داغ حسرتِ کسی خنک نشده ام ،نشده پشیمانی ِ غفلت ِ کسی را نفهمم،که تمام حیات غفلت رنگین یک دقیقه حواست ...

اعتراف می کنم که گاه دلم برای زندگی هایی پرواز کرده،ذهنم با دیدن چیزهایی درگیر شده ولی از بعد ِ تو همیشه خوشم با همین خوشی ها.

بخداییت قسم که اگر بندگیم رنگ باخته است ولی مهربانی و بخششت در نظرم کمرنگ نیست،نمیخواهم بیش از ظرفیتم عطایم کنی که سنگینی بار داده هایت فردا برای شانه هایم تحمل نکردنی است،که یاغیترم می کند...ولی حال که عطایم کرده ای چه ارزشش را دارم و ندارم دیگر داده هایت را از من مگیر،خوشی های من هم همین اندازه است ،دلت بسوزد برایم که اگر اندکی هم دلت با من گرم شود من دیگر هیچ نمی خواهم !

محمدصادق چقدر فکرهای پراکنده در سرم هست ، خواستم بیایم و بگویم دیروقتی است صدایمان می کنی و ما غرق شادی می شویم،یک ماه می شود که سه - چهار متری راه می روی  و ما با تو هیجان می گیریم .

آخ آخ آخ یادم رفت می خواستم از جذبه ی جوابِ چشمکت به مادر بگویم ، ولی نیرویی مسیر نوشته ات را تغییر می دهند ... تو بگذار مادر بگوید هر چه به ذهنش می رسد :

دلم نمی خواهد دلی در نگرانی بتپد،دستی در طلب نیاز باشد، نمی خواهم کودکی گرسنه باشد ! شده در همین نزدیکی یا در آنسوی دنیا، دلم نمی خواهد پاکی کودکانه تان قربانی خواسته های اهریمنی شود . دنیا آمده اید چون خدا دوست تر دارد دنیایش پر از بچه باشد،پر از پاکی، پر از شادی ،پر ازهوای ناب کودکی،پر از بازی و شیطنت های کودکانه،پر از قهقه های دلبرانه،پر از اشکهای الکی،پر از ...

نیستی نیست ...
هستی هست...
پایان نیست...
راه هست...
و تولد هر کودک، نشان آن است که :
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است .

کاش خرابش نکنیم،کاش خرابش نکنم این دنیای خوب ِخوب ِ خوبت را...چه سخت کاری است ...چه دشوار مسیری ... خدایا مددی .

محمدصادقم می دانم هر چه داریم برایت کم است ،درکی که در جریان زندگیمان هست ، رفاهی که در برکه زندگیمان موج می خورد، ولی مادرم اینها هم جای شکر دارد،از کسی که به هر که بخواهد بی حساب عطا می کند،از کسی که حکمتش لاوصف است ...

حالا تو میگویی هر آنچه نوشتم در مقام عمل هم،سنجیدنی است ؟! بخدا که می ترسم از روز ِ روسیاهی.

 به راستی محمدم مرز تکلیف ما تا کجاست ؟!؟!؟!

« فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره»

 تمام اعمالی که انجام می دهیم، حتی اگر ذره ای و مثقالی باشد، به خودمان باز می گردد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (16)

مریم مامان ستایش
7 خرداد 91 19:12
الیسای مهربونم خدا محمدصاقتو بهت ببخشه .مبارک باشه حرف زدنش و راه رفتنش.قدمهاش همیشه استوار.خدا ایشالله هر روز زندگیتونو شادتر از روز قبل کنه خوب من.


زندگی تو هم شاد در کنار عزیزات !
Maman talaee
7 خرداد 91 22:02
elahi fadaye Mama goftanesh
mimiram vase cheshmak zadanash
Maman joon ishala 120 sal kenar pesmali va babash ba khoshi va salamati zendegi konin zire saye KHODA


ممنونم که بیادمونی ... خوشحال شدم !!!
شادي
8 خرداد 91 12:08
الهي فداي اين محمد صادق مهربان


خدا نکنه خاله مهربون ...بهارم رو ببوس!
صدف
8 خرداد 91 14:39
الیسا عزیزم ماما گفتن پسرک نازت مبارک باشه ، میدونم که غرق لذت میشی وقتی صدای پر مهرش تو گوشت طنین میندازه . مطمئن باش با مادریه تو هیچوقت این دنیای خوب خراب نمیشه


آراد رو ببوس!
هدی مامان مبین
8 خرداد 91 15:11
الیسا حرفهایی که به محمدصادق زدی...همه حرف دلت بود...و عجیب به دل نشست....
دلم خواست همه اشو کپی کنم و به مبین بگم...
ماما گفتن شکوفه ی بهارت مبارک...قدمهاش استوار....زندگیتون همیشه ارام و شاد...دوستتون دارم


منم دوستتون دارم !
آوا مامان رادين
9 خرداد 91 12:04
اليساي عزيزم خيلي خيلي زيبا مي نويسي و حكما كه از دل است كه اينچنين بر دل مي نشيند.
هميشه سبز باشيد و سلامت.
قدمهاي محمد صادق عزيزت هميشه ثابت و به راه راست و كلامش هميشه الهي . مثل خودت ماماني گل.
با اينكه نديدمتون ولي دوستون دارم. كه تراوشات ذهنتان نمايانگر شخصيت شماست. هميشه خوب باشيد.


از اشنایی باهاتون خیلی خوشحالم .... از نظرتون ممنون هر چند من اینهمه نیستم!قسمت بشه من بعد بهتون سر می زنم ... خوش بحالتون که اندکی از سختی های بچه داری رو گذروندید ... برای ما هم برای پیمودن این راه دعا کنید ...بخصوص که چند شب است بد خوابی به سراغ محمدصادق آمده است ...
مامان محمد صادق(زهرا)
11 خرداد 91 12:20
الیسا جونم مثل همیشه بازم با خوندن پستت اشک احساساتم جاری شد!!!

چقد پاک و بی ریا....

دوست دارم عزیزم!

محمد نازم و ببوسش!

بازم ازش عکس بذار!

تو هم محمدصادق رو ببوس .... حتما تو پست بعدی عکس می ذارم!

منتظرم!


مامان محمد صادق(زهرا)
16 خرداد 91 4:52


دوستون دارمممم




منـــــــــم!!!
سوسن(مامان پرنسس باران)
16 خرداد 91 16:17
الیسای نازنینم واقعا خیلی زیبا نوشتی..

امیدوارم همیشه دنیا بکام تو و پسر نازنینت و همسر

مهربونت باشه..


ممنونم ... چقدر دلم برات تنگه جونی ....
مریناز (مامان نیکا)
18 خرداد 91 10:24
نوشته هات بسیار زیبا بود عزیزم... امیدوارم تمام دل خواسته هات یکی یکی برآورده بشه که همه ارزوهات قشنگ بود و به جا
مامان محمد صادق(زهرا)
18 خرداد 91 11:53


دوس داشتی بیا محمد صادقمو ببین !
داره نماز می خونه!!!!




حتمااااااااااا....
مامان محمد صادق(زهرا)
20 خرداد 91 18:50
X:

زود به زود مزاحم می شم نه ه ه؟؟؟؟

****آپیدم*****

X


نگوووو خوشحالمون می کنی ....
Maman talaee
21 خرداد 91 5:18
Maman joon kojaee
zood bia delemoon vase Mohammad Sadegh tangid



به روی چشم ... به زودی!
مامان مريم گلي
22 خرداد 91 15:57
سلام عزيزم خوبي چه خبرا دلم خيلي براتون تنگ شده بود مثل هميشه نوشته هات عاليو خوندنيه
مامان مريم گلي
22 خرداد 91 15:59
ما اسباب كشي كرديم خوشحال ميشم بياي خونمون اينم آدرسش http://maryamgoli88.blogfa.com/ تو لينكاتم ادرس وبلاگمو ويرايش كن
مامان محمد صادق(زهرا)
27 خرداد 91 18:39
وااااااااای خدای مننننننن

قربونت خاله جونییییی!

آخیییییش!
بالاخره یه عکسی گذاشتی که بشه یه ددددل سیییییر دید کوچولومونو!!!!!

ماشششاللا ماشششاللا ماشششاللا

خدا حفظش کنه!!!
**************************
راستیا الی جون انگاری یادت رفت بیای نظر بدی!!!!
هههها؟؟؟ نکنه اومدی؟؟ من قاط زدم....


به خدا نظر دادم ... خودم هم اومدم چک کنم دیدم تایید نشده گفتم شاید نیومدی تایید کنی ...حالا بازم میام می ذارم شماره عکسا رو دارم .... محمدصادق نازت رو ببوس ...


بازم نظر دادم چک کنی ببینی رسیددددد .... چون شک دارم باز !