خواب ...
یارم به یک لا پیرُهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند
پروانه امشب پر مزن اندر حریم یار من
ترسم صدای پرپرت از خواب بیدارش کند
پیراهنی از برگ گل بهر نگارم دوختم
بس که لطیف است آن بدن ترسم که آزارش کند
ای آفتاب آهسته نِه پا درحریم یار من
ترسم صدای پای تو از خواب بیدارش کند.
وقتی محمدصادق را خواب تا پادشاه هفتم برده است،گامهایم را آرام برمیدارم تا موج به اقیانوسِ آرام اش نیفتد. این چند قدم تا اتاق خواب و تختش، نمی دانم او در آغوش من است یا من در آغوش خدا ... صفــایــت را خــدا ! خوابهایت را عشق پسر !
خواب،نعمت غریبی است مادر! برای تو در این سن و سال خواب یعنی اوج رشد جسمانی،برای من این شبها یعنی اندکی فراغت از هیاهوی این بازار شلوغ،یعنی کسب انرژی برای فرداهای تو ...
خدا چقــــدر میدانی ؟! اگر شبت نبود و خواب نبود؟!به خودت قسم شاهکار کرده ای خــــــــــدا ...
« وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا »
و خوابِ شما را مايۀ آرامشتان قرار داديم.
میدانی دلبرک! تو جلوه های خواب را درخواهی یافت ولی وقتی که همسن و سال این روزهای من باشی،من اندکی از اسرارش را که تا آنجا که برایم رونموده میگویم،که تو،خود،خوابهایت را تا جایی که در تیررس اختیارت هست برگزینی،به آن امید که تو بیشتر به آن بیاندیشی....
خواب گاهی فرار از دردهای روز است،اگر دردها دنیوی باشد که باز هم امیدی به گشایش و مرحمتش هست ولی وای از دردهای اخروی که بیدرد می آیند و بیدرد هم میروند.گاه یعنی فراموشی،فراموشی ای که باز هم با طلوع صبح فردا به کنارت خواهد نشست اگر خواب ذهنت را پاک نکرده باشد...خوابهای این چنینی تلخ است پسرم ... تلخ!
گاه خواب می شود ابزار نشنیدن و ندیدن هر چه به رنگ خداست.کاش شوقِ خواب تو را از لحظه لحظه های خلوت جدا نکند،کاش آنرا بدل به سراب آرمش نکنی .
شبها بارگاهش خلوتتر است،شاید در آن خلوتی صدایت را بهتر به دستان عطاگرش رساندی.کاش روحت، در آن لحظه های عاشقی هر شب تشنه تر شد،خدا کند یرسی به آنچه من عمری را در آرزویش خواب دیدم ...
برایت از خدا خواستم که همیشه خوابهایت بوی نان قندی بدهد،بی ترسِ فردا،بی هراس از ندای وجدان که شبها سخت گریبانگیر می شود ... خوابهایت همواره آرام جگر گوشه ام !
راستی رمضان نزدیک است ... این روزها دلم خیلی به این است که این رمضان را در خواب نباشم . خدا ساعتت را برایم کوک کن،وقتش نشده از خواب مستی بیدارم کنی ...؟!