پیچیدگی...
قصدم نبود تا سالروز تولدت چیزی بنگارم چون معتقدم نوشته باید ارزش بقا داشته باشد اما امروز بغضی حاصل شد از زندگی، از معرفتِ زندگی که ناگزیزم کرد به نوشتن ... حالا نمی دانم که ارزش نوشتن دارد یا نه ولی می نویسم برای اینکه از یادم نرود و تو یادت باشد که زندگی را اندکی مجال بدکردن نیست ... پسرم زندگی را چگونه خواهی یافت نمی دانم ،ولی ایکاش برای تو شیشه اش آنقدر زلال بماند که دیدن میسر باشد ، ببینی که دنیا پیچیده است، آدمهایش بیشتر، ولی آبروی مرد یکی از پیچیده ترین هاست... آبروی مرد گونه ها دارد پسر: آبروی مرد گاه یعنی ناموس، گاه می شود نگاه او ،گاه فهم او ، گاه هیبت او ، گاه ... ولی دوست ندارم آن بیگاهی را که آبروی مر...
نویسنده :
مامانی
14:35